محل تبلیغات شما

دعوای خلع ید مالی است و چنانچه رأی دادگاه بدوی درخصوص آن مورد تجدیدنظرخواهی قرارگرفته باشد، غیرقابل فرجام است.

 

تاریخ رای نهایی: 1393/06/15     شماره رای نهایی: 9309970907000366

خلاصه جریان پرونده

در پرونده کلاسه 100558 شعبه اول دادگاه عمومی حقوقی اراک آقایان ش.، ع. و الف.ش. دادخواستی به‌طرفیت آقای ب.ش. به خواسته خلع ید ازملک به مقدار چهار و چهارپنجم شعیر مشاع از 96 شعیر شش‌دانگ پلاک ثبتی 54 واقع در بخش 7 اراک فعلاً مقوم به 51 میلیون ریال با احتساب خسارات دادرسی تقدیم دادگاه نموده ضمن دادخواست توضیح دادند در راستای اجرای دادنامه شماره 692-17/5/79 شعبه دهم عمومی اراک به مقدار چهار و پنجم شعیر از 96 شعیر مشاع شش‌دانگ پلاک ثبتی 54 اصلی واقع در بخش 7 اراک موسوم به عمرآباد از طریق مزایده شعبه اول اجرای احکام به کلاسه 216-87 به نیابت از وراث مرحوم خ.ش. خریداری و سند توسط نماینده دادگستری در دفترخانه . . . اراک به اینجانبان منتقل گردیده هم‌اکنون زمین مذکور در ید ب.ش. یکی از وراث و خوانده دعوی می‌باشد به شرح خواسته تقاضای رسیدگی دارد: در جلسه 17/4/89 خواهان‌ها به مضمون و شرح دادخواست مطالبی عنوان و تقاضای رسیدگی نموده‌اند اضافه نموده در اجرای احکام برنده مزایده شدیم و به نحوی ملک تحویل ما شده است ولی عملاً در تصرف خوانده است و به‌نوعی مانع از تصرفات ما می‌شود با اسلحه و اسلحه‌کشی از تصرف زمین جلوگیری می‌کند ناچاراً مجبور به تقدیم دادخواست شدیم خوانده اظهار داشته مدافعات به شرح لایحه تقدیمی است فعلاً عرضی ندارم خوانده به شرح لایحه تقدیمی به شماره وارده 200386-17/2/89 اشعار داشته: 1- در خلع ید خواهان بایستی دارای سند مالکیت باشد چنانچه ملک از املاک موضوع و مشمول قانون اصلاحات ارضی باشد بایستی ضمن داشتن سند رسمی و درعین‌حال چون اراضی مفروز محلی می‌باشد می‌بایست مستندات مفروز نیز داشته باشد 2- در پرونده حاضر آنچه مسلم است به حکایت اسناد موجود در اداره ثبت اراک بنده مالک خودکار قریه می‌باشم و نیز برابر مدارک موجود در امور اراضی شهرستان اراک که تصویر نامه 2230 الف - 15/12/87 حکایت دارد و بنده مالک خودکار به‌عنوان 4/8 شعیر از 96 شعیر شش‌دانگ قریه عمرآباد پلاک 54 اصلی بخش 7 می‌باشم با این اوصاف در زمان اصلاحات ارضی نیز در حصه خود و مشغول بکار بوده‌ام و خواهان‌های محترم چنانچه مدرکی دال بر این دارند که اراضی مورد ادعا در مالکیت مورث ایشان است ابراز نمایند چنین مدرکی ندارند زیرا به حکایت نامه شماره 7176 -15/11/48 اداره اصلاحات ارضی خطاب به آقای خ.ش. اعلام‌شده که هیچ‌گونه سابقه زراعتی از وی در روستای عمرآباد ندارد لذا ادعای خواهان‌ها متوجه اینجانب نمی‌باشد. 3- چنانچه خواهان‌ها مدعی اراضی مرحوم خ.ش. می‌باشند که درعین‌حال فاقد سند رسمی و یا سابقه زراعت در اداره اصلاحات ارضی است به هر تقدیر اراضی ادعای واهی ایشان در ید بنده قرار نداشته و ندارد و به حکایت تحقیق و معاینه محلی تمام اراضی تحت کشت بنده از آن خودم بوده و به‌عنوان 4/8 شعیر از 96 شعیر شش‌دانگ مرقوم خواهان تقاضای ردّ دعوی را دارم خواهان‌ها در پاسخ اظهار داشته که پدربزرگمان در سال 1336 ملک را خریداری نموده و در آن زمان دو تا کشاورز روی ملک پدرمان کار می‌کرده و خوانده به‌عنوان ناظر در روی زمین بوده است و خوانده عموی ما است که تا سال 59 ادامه داشته تا اینکه در این سال پدربزرگمان خ. فوت نموده و حتی یک سال هم ملک در تصرف کشاورزان بوده و از سال 61 پدرمان اولین شکایت را علیه خوانده کرده است و تاکنون این شکایات ادامه داشته است البته پدر ما در سال 86 فوت کرده است با توجه به اسناد و مدارک تقاضای رسیدگی دارم دادگاه پس از یک سلسله رسیدگی و جلب نظر کارشناس و ملاحظه پرونده استنادی و انعکاس آن در صورت‌جلسه سرانجام ختم رسیدگی را اعلام طی دادنامه شماره 100927- 30/8/91 با این استدلال که اگرچه تمامی اسناد و اقدامات در راستای اثبات مالکیت خواهان‌ها می‌باشد لکن صدور حکم خلع ید فرع بر اثبات مالکیت و صدور سند قطعی از سوی اداره ثبت‌اسناد و املاک اراک می‌باشد به‌اضافه اینکه در این جریان ثبتی می‌بایستی کل پلاک مساحی شده و مقدار هر شعیر می‌بایستی معین و سهام هر یک از مالکین مشاعی نیز پس از آن مشخص‌شده تا بتوان میزان خواسته خواهان‌های این پرونده را بر میزان تصرفی خوانده تطبیق و سپس اقدام به صدور رأی نمود مضافاً به اینکه سردفتر شماره . . . اراک در متن انتقال اجرایی متذکر شده که چون سند مالکیت صادر نشده لذا مسئولیت انجام معامله به عهده متعاملین است و اداره ثبت اراک و این دفتر هیچ‌گونه مسئولیتی نخواهند داشت لذا به جهت اینکه طرح دعوی خلع ید بدون صدور سند قطعی و مشخص شدن موارد مذکور قابل استماع نبوده مستنداً به ماده 2 قانون آیین دادرسی مدنی قرار عدم استماع دعوی خواهان‌ها را صادر می‌نماید این قرار پس از تجدیدنظرخواهی از سوی خواهان‌ها به شعبه دوم دادگاه تجدیدنظر استان اراک ارجاع به کلاسه 89100108 ثبت‌شده این شعبه قرار صادره را ضمن استدلال منعکس در رأی شماره 701237 مورخ 6/12/92 نقض پرونده را برای رسیدگی در ماهیت به دادگاه صادرکننده رأی منقوض ارجاع داده است به شرح پرونده اجرایی استنادی شماره 216-87- ج از سوی دادگاه ملاحظه شده که اجرائیه‌ای مبنی بر فروش پلاک 5/4-4 شعیر مشاع از 54 اصلی واقع در بخش 7 عمرآباد به استناد ماده 4 قانون افراز و فروش املاک مشاع و پرداخت سهم‌الارث محکوم‌لها و نیز محکوم‌علیه صادر می‌شود که محکومٌ‌له آقا و خانم ن. و ط. هر دو ش. فرزندان خ. و محکوم‌علیه آقای ب.ش. فرزند خ. می‌باشد که پس از انجام کارشناسی در مزایده اولیه خریدار یافت نمی‌شود و سپس موضوع با تأخیر چندین ساله مجدداً به کارشناس ارجاع بعد به هیئت سه‌نفره کارشناسان ارجاع شده و مشخصات زمین‌ها که به‌صورت قطعات متعدد بوده است معین می‌شود لیکن کروکی ملک هیچ‌گاه ترسیم نشده و پس از آن ملک به مزایده گذاشته می‌شود که خواهان‌ها پرونده ملک موضوع مزایده را خریداری نموده و مزایده به تأیید دادگاه می‌رسد و سند انتقال می‌یابد ولی در اجرای حکم و تحول ملک با ممانعت محکوم‌علیه مواجه شد و حتی در این جریان درگیری‌هایی رخ می‌دهد و یکی از بستگان طرفین به قتل می‌رسد چندین بار دیگر برای اجرای حکم مراجعه می‌شود که اجرا صورت نمی‌گیرد و نهایتاً در آخر کار بدون حضور محکوم‌علیه صورت‌جلسه‌ای به‌صورت کلی به‌منزله تحویل ملک به خریداران در تاریخ 1/8/88 تنظیم می‌شود و پس از آن دادگاه تجدیدنظر طی شرحی بیان داشته که اجرای احکام بررسی کند که ملک عملاً تحویل خواهان‌های پرونده شده یا خیر و یا اینکه صرفاً با یک صورت‌جلسه تحویل اقدام نمودند و سپس معاونت مجتمع قضایی در پاسخ نحوه تحویل را وجود صورت‌جلسه تحویل و نشان دادن ملک به برنده مزایده کافی برای امر تحویل دانسته است و نیاز به اقدام دیگری نداشته است پرونده حکایت دیگری ندارد دادگاه پس از یک سلسله رسیدگی درنهایت به‌موجب دادنامه شماره 100558- 92/6/1 ضمن استدلال منعکس در رأی حکم به محکومیت خوانده به خلع ید اراضی تحت تصرف خوانده طبق نقشه ترسیمی کارشناسان بر اساس صورت‌جلسه 23/4/90 بر اراضی ملی صادر می‌نماید این رأی پس از تجدیدنظرخواهی از سوی خوانده پرونده به شعبه دوم دادگاه تجدیدنظر استان مرکزی ارجاع به کلاسه 89100108 ثبت‌شده این شعبه طی دادنامه شماره 700014-19/1/93 ضمن استدلال منعکس در رأی با ردّ تجدیدنظرخواهی تجدیدنظرخواه دادنامه تجدیدنظر خواسته را تأیید می‌نماید این رأی در تاریخ 3/2/93 به محکوم‌علیه ابلاغ‌شده در تاریخ 22/3/93 از رأی مذکور فرجام‌خواهی نموده پرونده پس از تکمیل به دیوان عالی کشور ارسال به این شعبه ارجاع به کلاسه فوق ثبت‌شده است. هیئت شعبه در تاریخ بالا تشکیل گردید پس از قرائت گزارش عضو ممیز و اوراق پرونده مشاوره نموده چنین رأی می‌دهد:


رای دیوان

نظر به اینکه فرجام‌خواه از رأی دادگاه تجدیدنظر فرجام‌خواهی نموده با التفات به اینکه دعوی مطروحه از دعاوی مالی می‌باشد این‌گونه دعاوی درصورتی‌که خواسته بیش از بیست میلیون ریال باشد و به علت عدم درخواست تجدیدنظر قطعیت یافته باشد به استناد ماده 367 قانون آیین دادرسی مدنی قابل فرجام می‌باشد در مانحن‌فیه رأی فرجام‌خواسته در مرحله بدوی قطعی نشده بلکه با تجدیدنظرخواهی محکوم‌علیه در شعبه دوم دادگاه تجدیدنظر استان مرکزی طی دادنامه شماره 700014-19/1/92 قطعی گردیده فرجام‌خواهی از این رأی خارج از شمول ماده مذکور می‌باشد لذا به جهت غیرقابل فرجام بودن رأی و فرجام‌خواسته و عدم قابلیت طرح این شعبه مواجه با تکلیفی نیست پرونده اعاده می‌شود.
رئیس شعبه 10 دیوان عالی کشور‌ ـ مستشار
عبداله‏ پور ـ میر مجیدی
http://divankeshvar.blogfa.com

صلاحیت رسیدگی به اعتراض از آرای هیأت نظارت ثبت

تصمیم شورای تأمین

دعوی تسلیم ملک (مبیع) قبل از انتقال رسمی مبیع

رأی ,پرونده ,دادگاه ,شعبه ,ملک ,اراک ,پس از ,خلع ید ,است و ,دادگاه تجدیدنظر ,دادنامه شماره ,دادگاه تجدیدنظر استان ,دادنامه شماره 700014 ,کلاسه 89100108 ثبت‌شده ,تجدیدنظر استان مرکزی

مشخصات

تبلیغات

محل تبلیغات شما

آخرین ارسال ها

برترین جستجو ها

آخرین جستجو ها

شهید سردار حاج قاسم سلیمانی مرکز آموزش علمی-کاربردی الوان ثابت