چنانچه قانون در مراجع تالی صحیح اعمال نشده باشد ولی نسبت به اشتباه صورت گرفته اعتراضی نشده باشد؛ قلمرو رسیدگی دیوانعالی کشور آن مورد را در بر نگرفته و صرفاً ناظر به موارد مورد اعتراض است.
تاریخ رای نهایی: 1393/07/08 شماره رای نهایی: 9309970906800753
خلاصه جریان پرونده
خلاصه جریان پرونده: در تاریخ 26/10/90 آقای س.ب. به طرفیت همسرش خانم ف.ع. دادخواستی به خواسته صدور گواهی عدم امکان سازش جهت اجرای صیغه طلاق تقدیم و توضیح داده که اینجانب با خوانده طبق سند نکاحیه پیوست پرونده در تاریخ 27/1/48 ازدواج دائم نمودهایم و مدت 42 سال است با هم زندگی میکنیم و دارای 8 فرزند میباشیم خوانده از همان اوایل زندگی مشترک با کج خلقی و متشنج نمودن فضای زندگی و با بردن آبروی بنده در هر مجلس خانوادگی و فامیلی مبنی بر اینکه خرجی و نفقه نمیدهد باعث ناراحتیهای فراوان اینجانب شده و سلب امکان زندگی را بوجود آورده است و فرزندان را ترغیب به عدم دیدار و همصحبتی با بنده مینماید لذا به شرح خواسته تقاضای صدور گواهی عدم امکان سازش را دارم. دادخواست مطروحه در شعبه 16 دادگاه حقوقی (خانواده) اصفهان ثبت و مورد رسیدگی قرار میگیرد در جلسه اول دادرسی به تاریخ 16/2/91 که با حضور طرفین تشکیل گردیده خواهان اظهار داشت دیگر نمیتوانم با زنم زندگی کنم چون کاری کرده که فامیل را از من جدا کرده و من در فامیل مسخره شدهام تا به حال صبر کردم که فرزندان بزرگ شوند حال میخواهم زنم را طلاق دهم درخواست رسیدگی دارم. خوانده اظهار داشت دفاع به شرح لایحه تقدیمی است آقا زن گرفت و من با زن دیگرش در یک خانه ساختم و سوختم حالا که مدعی نفقه شدم میخواهد طلاق بدهد ما هرگز او را سم ندادهایم حوالهاش را به جدم واگذار میکنم. آقا ما را ترک کرد و رفت با اینکه ماهی یکصد و پنجاه هزار تومان که ماهانه میدهد ساختم و حرفی نزدهام خواهان دوباره گفته است چقدر اینها سوءرفتار با من کردند که به این نقطه رسیدهام تمام نفقه ایشان را دادهام و دارم میدهم قدردانی نمیکند خصوصاً برادر بزرگش خیلی دخالت میکند خیلی مرا عذاب دادهاند. قهر کرده و رفته بود و بچهها را نزد من گذاشته بود که مادرم آنها را نگهداری میکرد مجبور شدم زن دیگری بگیرم بعداً خوانده سر زندگی برگشت که من مجبور بودم هر دو همسرم را اداره کنم از بعد از ماه رمضان پارسال تا به حال جدا از هم هستیم. خوانده مجدداً اظهار داشت خود خواهان زندگی را ترک و رها کرده و رفته است 5 بچه داریم که همه بزرگ هستند و بزرگترین بچه 42 ساله میباشد وسایلم تحویلم میباشد. سپس دادگاه قرار ارجاع امر به داوری صادر نموده و زوجین هر یک داور خود را معرفی کردهاند و داوران زوجین هر یک نظریه کتبی خود دال بر عدم سازش طرفین را تقدیم داشتهاند و زوجه به شرح صورتجلسه مورخ 14/8/91 دادگاه اظهار داشت مهریهام را هنوز نگرفتهام و من بعد از 32 سال، سال گذشته برای نفقه اقدام کردهام و نفقه ماهیانه مبلغ یکصد و پنجاه هزار تومان تعیین شده و به من پرداخت میشود و چون برای نفقه اقدام کردهام آقا برای طلاق اقدام کرده است اسبابم تحویل خودم میباشد چون همسر دیگری گرفت من و اسباب و بچههایم با هم زندگی کردیم آخرین فرزندم متولد 62 میباشد از سالی که زن دیگر گرفت جدا بودهایم و من با قالیبافی و کارهای دیگر خودم و فرزندانم را اداره کردهام سرانجام دادگاه با اعلام ختم رسیدگی بهموجب دادنامه شماره 1445 ـ 14/8/91 با توجه به متن دادخواست خواهان و اظهارات طرفین در محضر دادگاه و نظریات داوران خواسته خواهان را مقرون به صحت تشخیص و به استناد مواد 1133 و 1143 قانون مدنی گواهی عدم امکان سازش جهت اجرای صیغه طلاق صادر و زوج را مکف نموده که مبلغ 607/190/57 ریال بابت مهریه که به نرخ روز محاسبه شده و مبلغ سیصد میلیون ریال بابت نحله نقداً به زوجه پرداخت نماید. نفقه زوجه طی حکم جداگانه معین و ماهانه زوج در حال پرداخت میباشد لذا تا زمان اجرای صیغه طلاق نیز به همان منوال میبایست بپردازد. فرزندان زوجین کبیر هستند و نوع طلاق به لحاظ سن یائسگی زوجه بائن میباشد و زوجه دارای عده طلاق نمیباشد. پس از ابلاغ رأی صادره زوجه نسبت به آن تجدیدنظرخواهی نموده و عمده اعتراض وی راجع به قلت میزان نحله معینه میباشد و تقاضای ارجاع امر به کارشناس در خصوص مورد نموده است که پس از طی تشریفات قانونی شعبه 19 دادگاه تجدیدنظر استان اصفهان وارد رسیدگی شده و در مقام توجه و رسیدگی به اعتراض تجدیدنظرخواه جهت تعیین میزان نحله استحقاقی زوجه موضوع را به کارشناس ارجاع و پس از انجام تشریفات قانونی کارشناس منتخب دادگاه به شرح نظریه کتبی تقدیمی در برگ 16 پرونده تجدیدنظر با لحاظ کلیه عوامل مؤثر در قضیه میزان نحله زوجه را به مبلغ دویست و پنجاه میلیون ریال تعیین و اعلام نموده است: نظریه کارشناس به طرفین ابلاغ قانونی شده اعتراضی نسبت به آن در پرونده مشهود نیست سرانجام دادگاه با اعلام ختم رسیدگی بهموجب دادنامه شماره 1560 ـ 92 مورخ 19/12/92 با اعلام اینکه کارشناس منتخب دادگاه با لحاظ کلیه ضوابط قانونی و میزان درآمد زوج و سنوات زندگی مشترک و کارهای انجام شده در ایام زوجیت میزان نحله زوجه را مبلغ دویست و پنجاه میلیون ریال تعیین نموده که مصون از اعتراض طرفین باقیمانده و اساس تجدیدنظرخواهی زوجه منحصراً در مورد نحله تعیین شده بوده و دادگاه با اصلاح مبلغ سیصد میلیون ریال به مبلغ دویست و پنجاه میلیون ریال و با لحاظ اینکه در سایر موارد بر دادنامه ایرادی وارد نبوده و زوجین اعتراضی مطرح ننمودهاند مستنداً به مواد 26 و 34 قانون حمایت خانواده دادنامه معترضعنه را با اصلاح فوق تأیید و اضافه نموده که مدت اعتبار گواهی عدم امکان سازش برای تسلیم به دفتر طلاق سه ماه از تاریخ قطعیت رأی میباشد. دادنامه اخیرالذکر در تاریخ 6/2/93 به زوج ابلاغ شد و نامبرده در تاریخ 24/2/93 با تقدیم دادخواست و لایحه فرجامی نسبت به آن فرجامخواهی نموده که پس از تبادل لوایح و وصول پرونده به دیوانعالیکشور جهت رسیدگی به این شعبه ارجاع گردیده است. لوایح طرفین به هنگام شور قرائت میگردد. توضیح اینکه اساس اعتراض فرجامخواه راجع به میزان نحله معینه در دادنامه فرجامخواسته میباشد.
رای دیوان
آقای س.ب. نسبت به دادنامه شماره 1560 ـ 92 مورخ 19/12/92 شعبه نوزدهم دادگاه تجدیدنظر استان اصفهان که در جهت اصلاح و تأیید دادنامه بدوی متضمن گواهی عدم امکان سازش جهت اجرای صیغه طلاق به خواسته زوج فرجامخواه انشاء گردیده فرجامخواهی نموده و اساس اعتراض وی فقط راجع به میزان و رقم نحله معینه در دادنامه فرجامخواسته میباشد که اعتراض نامبرده در خصوص مورد وارد و موجه نیست زیرا دادگاه بدوی در رأی صادره رأساً میزان نحله استحقاقی زوجه را به مبلغ سیصد میلیون ریال تعیین نموده که از طرف زوج فرجامخواه نسبت به دادنامه بدوی و رقم نحله تعیین شده در آن هیچ اعتراض و تجدیدنظرخواهی به عمل نیامده و فقط زوجه نسبت به دادنامه مزبور از حیث قلت میزان نحله تعیین شده تجدیدنظرخواهی نموده و مرجع تجدیدنظر در مقام رسیدگی به اعتراض زوجه تجدیدنظرخواه جهت تعیین میزان نحله موضوع را به کارشناس ارجاع و کارشناس منتخب دادگاه هم به شرح نظریه تقدیمی پیوست پرونده میزان نحله را به مبلغ دویست و پنجاه میلیون ریال تعیین و اعلام نموده که نظریه کارشناس علیرغم ابلاغ آن مصون از اعتراض طرفین باقیمانده و مرجع محترم تجدیدنظر بدون توجه به این امر که از طرف زوج نسبت به دادنامه بدوی و رقم نحله معینه در آن هیچ اعتراض و تجدیدنظرخواهی به عمل نیامده و صرفاً در مقام رسیدگی به تجدیدنظرخواهی مطروحه از ناحیه زوجه بوده که از حیث قلت رقم نحله معینه به دادنامه بدوی اعتراض نموده و قانوناً مجاز نبوده به ضرر زوجه تجدیدنظرخواه رقم نحله تعیین شده در دادنامه بدوی را اصلاح و مطابق نظریه کارشناس آنرا تقلیل دهد معهذا چون از طرف زوجه نسبت به رأی صادره از مرجع تجدیدنظر فرجامخواهی به عمل نیامده لذا در خصوص این ایراد مترتب بر دادنامه فرجامخواسته این شعبه دیوان مواجه با تکلیفی نمیباشد بنابه مراتب اشعاری نظر به اینکه رقم نحله تعیین شده در دادنامه فرجامخواسته کمتر از رقم نحله معینه در دادنامه بدوی که از طرف زوج فرجامخواه نسبت به آن هیچ اعتراضی به عمل نیامده بوده که دادگاه تجدیدنظر با متابعت از نظریه کارشناس نسبت به تعیین نحله برای زوجه اقدام نموده است و نظریه کارشناس هم در خصوص مورد مباینتی با اوضاع و احوال قضیه نداشته و با توجه به طول سنوات زندگی مشترک زوجین به مدت حدود 42 سال و نوع کارهایی که زوجه در طول این مدت طولانی در منزل زوج انجام داده و نیز سرپرستی و نگهداری از هشت فرزند مشترک، میزان نحله معینه رقم متعارف و متناسبی محسوب میگردد که چون زوج فرجامخواه متقاضی طلاق زوجه بوده در اجرای ماده 28 قانون حمایت خانواده مصوب سال 91 مکلف است که حقوق استحقاقی زوجه از جمله رقم نحله معینه را قبل از اجرا و ثبت طلاق در حق زوجه تأدیه نماید بنابراین بر دادنامه فرجامخواسته در قسمت معترضعنه ایراد و اشکال مؤثر در نقض مترتب نبوده و اعتراضات فرجامخواه هم در حدی نیست که خدشهای بر دادنامه فرجامخواسته وارد و موجبات نقض آن را فراهم سازد فلذا ضمن رد فرجامخواهی فرجامخواه مستنداً به ماده 370 قانون آیین دادرسی مدنی دادنامه فرجامخواسته در قسمت معترضعنه ابرام میگردد.
رئیس شعبه 8 دیوان عالی کشور - مستشار - عضو معاون
عباسیان - ناصح - کریمپور نطنزی
http://divankeshvar.blogfa.com
درباره این سایت